فاطمه خورشیدی نیا-مدیر مسئول پایگاه خبری تحلیلی روز برتر
امروز و بمناسبت شهادت محمود صارمی در تقویم و تاریخ کشور ما روز خبرنگار نامگذاری شده و همه ساله مثل سایر مناسبت ها پیام های تبریکی از سوی مدیران و شخصیت ها صادر و منتشر می شود .
متأسفانه در کشور ما و بخصوص در استان کرمانشاه جایگاه واقعی رسانه و خبرنگار به درستی برای برخی از مردم و بخصوص مسولان تشریح نشده است.

البته با وجود فضای مجازی و شبکه های اجتماعی غالب جامعه به درک خوبی نسبت به موضوع رسانه ها رسیده اند و حقیقتا در این خصوص از مسولین بر منسب قدرت جلوتر هستند.
در این یادداشت قصد صرفا تاختن به مسولان را ندارم و اگر به مسولان در مقام مسولیت خود و رسانه در قبال جایگاه خود ایراداتی وارد است مشکل از هر دو طیف است اما ، این مسولان هستند که رسانه را به سمت و سوها و حاشیه ها و انحرافات کشانده اند و البته وجود برخی افراد که با نگاه صرفأ مادی و نه علاقه و توانایی حداقلی در عرصه رسانه و تسلیم شدن در مقابل انتظارات مسؤل سواستفاده گر ، متأسفانه باعث شده که برخی رسانه ها به روابط عمومی برخی ادارت ، سازمان ها و ارگان ها تبدبل شوند و در قبال گرفتن امتیازاتی از ضعف های آنها چشم پوشی و در پی آن باشند با مجیزگویی ویترینی شکیل و چهره ای کارآمد از مدیران آن سازمان و اداره به خورد مخاطبان بدهند در حالیکه از در و دیوار آن اداره بی کفایتی ، ضعف مدیریت و ناکارآمدی مدیران بالا و پایین می رود.
متأسفانه بعنوان عضو کوچکی از فعالان رسانه ای استان که بدلیل علاقه نسبی به فعالیت رسانه ای پاره ای از وقت خود را برای رسانه میگذارم ، بدلیل ضعف ها و خود تحقیری ها در برخی محافل تمایل به معرفی خود بعنوان یک فعال رسانه ای یا اصطلاحأ خبرنگار ندارم.
همانگونه که در قبل اشاره شد ، متأسفانه فضا به سمتی پیش رفته که برخی رسانه ها به «پادوی رسانه ای » برخی مدیران مبدل شده اند و گاها وقتی رسانه دیگری نقدی منصفانه را متوجه آن ارگان یا سازمان خاص میکند قبل از مدیر آن سازمان «رسانه پادوگر و مجیزگو» بر آشفته شده و بدنبال دفاع غیرمنصفانه و رفتار خارج از اصول حرفه ای رسانه می رود و حتی بوده که با مدیر آن رسانه تماس گرفته که نباید علیه فلان سازمان و مدیر مطلب منتشر میکردید.
از سویی دیگر برخی رسانه ها با مراجعه به اداراتی که توان ارائه خدماتی را دارند مراجعه و در صورتیکه چیزی عایدشان نشود توپ را از رو می بندند و سیل انتقادات غیرمنصفانه را بر آن اداره سرازیر می کنند و با حساسیت و نگاه صرفأ ایرادگیرانه بدنبال آن هستند تا کم و زیادی از سوی آن اداره صورت پذیرد و آن را در قبال نرسیدن به خواسته ها و انتظارات شخصی خود در بوق و کرنا کنند.
ذکر این نکته ضروری است که موارد فوق در خصوص تعداد انگشت شماری از رسانه ها در سطح کشور و استان صدق میکند و ذکر این مثال ها باعث بدبینی به همه رسانه ها نشود.
هستند خبرنگارانی که دلسوزانه و با نگاهی منصفانه واقعیات و دغدغه های جامعه را نگارش و منتشر می کنند.
داریم خبرنگارانی که با کمترین امکانات و حداقل هزینه ها و دستمزدها مشکلات مردم را به بهترین شکل ممکن در رسانه منتشر میکنند و پیشنهاد های وسوسه انگیز مدیران ضعیف و ناکارآمد را در عوض نپرداختن به ضعف عملکردها نمی پذیرند .
داریم خبرنگارانی که بدلیل پرداختن به واقعیات و مشکلات مردم و عملکرد ضعیف مدیران ناکارآمد ، در راهروهای دادگاهها برای دفاع از انتشار واقعیات جواب پس می دهند.
خبرنگاران چشم بینا ، گوش شنوا و زبان گویای جامعه هستند و همچنان که «دادستان» در یک شهر مدعی العموم است و وظیفه دفاع از حقوق شهروندان را عهده دار است ، خبرنگار واقعی و آزادی خواه هم «دادرسان» است و وظیفه انعکاس مشکلات و دغدغه های شهروندان را عهده دار است که مسولیت سنگینی را یدک می کشد .
خدا را گواه میگیرم در طول حدودا دو دهه فعالیت رسانه ای هرگز مغرضانه ننوشته ام و سعی در پیگیری مطالبات مردم کرده و موارد زیادی از مشکلات مردم را قبل از رسانه ای کردن به مسولان مربوطه اطلاع رسانی کرده تا پیگیری و حل نمایند چه بسا در صورت انتشار مشکل مربوطه به یک خبر داغ پربازدید برای رسانه تبدیل می شد و اگر شخصیت حقیقی و حقوقی از حقیر آزرده خاطر شده حلالیت می طلبم و تا زمانیکه در این صنف فعالیتی دارم با همین رویکرد ادامه خواهم داد.
در پایان ؛ به امید روزی که شایسته سالاری واقعی در نظام اداری ما فراگیر و سیاست نه برای پله کردن مردم و برای جایگاه شخصی ، بلکه برای خدمت به مردم باشد و مشکلات جامعه به حداقل برسد و قلم ها بجای قصورات از خدمات و خوشحالی ومردم و امید به زندگی بنویسند.





